اللهم ارزقنا شهادة
گوشه ای از وصیت نامه
گوشهای از وصیت نامه شهید محمود کاوه
دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئهای را که علیه انقلاب طرحریزی کند، امت بیدار و آگاه با پیروی از عزیز، آن را خنثی خواهد کرد. آینده جنگ هم کاملاً روشن است که پیروزی نصیب رزمندگان اسلام خواهد شد و هیچگاه ما نخواهیم گذاشت که خون شهیدانمان هدر رود.
از روي شوق
از روي شوق
اگر مردم مي دانستند كه در زيارت قبر حضرت حسين بن علي (ع ) چه فضل و ثوابي است حتما از شوق و ذوق قالب تهي مي كردند و بخاطر حسرت ها نفس هايشان به شماره افتاده و قطع خواهد شد. راوي مي گويد: عرض كردم : در زيارت آن حضرت چه اجر و ثوابي مي باشد.
حضرت فرمودند: كسي كه از روي شوق و ذوق به زيارت آن حضرت رود خداود متعال هزار حجّ و هزار عمره قبول شده برايش مي نويسد و اجر و ثواب هزار شهيد از شهداء بدر و اجر هزار روزه دار و ثواب هزار صدقه قبول شده و ثواب آزاد نمودن هزار بنده كه در راه خدا آزاد شده باشند برايش منظور مي شود و پيوسته در طول ايام سال از هر آفتي كه كمترين آن شيطان باشد محفوظ مانده و خداوند متعال فرشته كريمي را بر او موكّل كرده كه وي را از جلو و پشت سر و راست و چپ و بالا و زير قدم نگهدارش باشد و اگر در اثناء سال فوت كرد فرشتگان رحمت الهي بسويش حاضر شده و او را غسل داده و كفن نموده و برايش استغفار و طلب آمرزش كرده و تا قبرش مشايعتش نموده و به مقدار طول شعاع چشم در قبرش وسعت و گشايش ايجاد كرده و از فشار قبر در امانش قرار داده و از خوف و ترس دو فرشته منكر و نكير بر حذرش مي دارند و برايش دربي به بهشت مي گشايند و كتابش را به دست راستش مي دهند و در روز قيامت نوري به وي اعطاء مي شود كه بين مغرب و مشرق از پرتو آن روشن مي گردد و منادي نداء مي كند:
اين كسي است كه از روي شوق و ذوق حضرت امام حسين (ع ) را زيارت كرده و پس از اين نداء احدي در قيامت باقي نمي ماند مگر آنكه تمنّا و آرزو مي كند كه كاش از زوّار حضرت اباعبداللّه الحسين (ع ) می بود. (1)
پی نوشت:
1- ترجمه كامل الزيارات ص 467.
یا رب پناه می برم از کرب و البلا
یا رب پناه می برم از کرب و البلا
اینجا که ذوالجناح زمین گیر می شود
در خون غروب واقعه تصویر می شود
یا رب پناه می برم از کرب و البلا
خواب علی هر آینه تعبیر می شود
روزی برای گفتن منزل مبارکی
این دشت پر ز نیزه و شمشیر می شود
اینجا گلوی تشنه تیر سه شعبه هم
از جام چشم ساقی من سیراب می شود
اینجا که حکم قحطی یک قطره شبنم است
همبازی گلوی گلم تیر می شود
باران سنگ منتظر ابر کینه است
اینجا حسین فاطمه تکفیر می شود
اینجا سر حقیقت الله و اکبری
بر روی نی به گفتن تکبیر می شود
در این دیار غمزده کمتر ز نصف روز
از فرط غصه خواهر تو پیر می شود
جز زیر سم اسب شکستن در این زمین
از نفس مطمئنه چه تفسیر می شود
هرکس که زهره اش ز علمدار رفته است
اینجا سر سه ساله من شیر می شود
زینب كه شرم می کند از رویش آفتاب
اینجا اسیر حلقله زنجیر می شود
خبر دهيد به زينب كه چشم تان روشن
خبر دهيد به زينب كه چشم تان روشن
از اين كوير چرا عطر سيب مي آيد؟
نسيم رايحه اي دل فريب مي آيد؟
صداي نيزه و شمشير اگر اجازه دهد
صداي ناله ي مردي غريب مي آيد
گمان كنم كه مسيح است داخل گودال
صداي ميخ زدن بر صليب مي آيد
درست پشت سر رد خون يك دشنه
زني خميده به اين سوي شيب مي آيد
خبر دهيد به زينب كه چشم تان روشن
جناب حضرت شيب الخضيب مي آيد